زیارت امام رضا (ع) و برقراری ارتباط در ساحتهای مادی و غیرمادی بین خود و امام رضا (ع) باعث به وجودآمدن فرهنگی شده است که میتوان از آن به عنوان «فرهنگ رضوی» تعبیر کرد. منظور از فرهنگ رضوی، پژوهشهایی مرتبط با امام رضا (ع)، اصحاب ایشان، زیارت و سادات رضوی است، یا پژوهشهایی که درباره آستان قدس به عنوان یک نهاد و مشهد (خراسان فرهنگی) انجام شده است.
البته پژوهشها درباره شهر مشهد به تدریج از پژوهشهای رضوی فاصله میگیرد و خیلی از ساحتها با فرهنگ رضوی ارتباطی ندارد. فرهنگ رضوی دارای عناصر گوناگون مادی و غیرمادی است. این فرهنگ بسیار غنی و درخور توجه است و میتوان زیارت با پای پیاده، معماری و هنر و تولیدات ادبی و فرهنگی را بخشی از این فرهنگ بزرگ دانست.
«فرهنگ رضوی» در یک تقسیم کلی دارای سه بخش اصلی است: اول امام رضا (ع)، زیارت و فرزندان ایشان در قالب سادات رضوی، دوم نهاد پیچیده و کهنی به نام آستان قدس رضوی و سوم یک پهنه شهری به نام مشهد که در قرنهای گذشته (به صورت کامل) با زیارت امام رضا (ع) پیوند خورده است. زیارت امام رضا (ع) فرهنگ پیچیدهای را به وجود آورده که نه تنها در ایران به معنای امروزی اش و نه فقط در زبان فارسی، بلکه در فرهنگهای مجاور ما نیز مؤثر واقع شده است. این بخش از فرهنگ رضوی، پیچیدگی بیشتر و حضور فعالتر در فرهنگ ما و همسایگانمان دارد.
متأسفانه به سبب ضعف عمومی علوم اجتماعی در کشورهای غرب آسیا و نادیده گرفتن و توانمندنبودن مسئله پژوهش درباره ابعاد گوناگون فرهنگهای ملی و خرده فرهنگ ها، ما اطلاعات دقیقی از فرهنگ رضوی نداریم و آگاهی دقیق از این فرهنگ غنی نیازمند ارتباط علمی پژوهشگرانی از کشورهای غرب آسیا، آسیای میانه و جنوب آسیاست. نبود ارتباط جدی پژوهشگران این مناطق سبب شده است تا کاوش جدی در فرهنگ رضوی انجام نشود، اما همین مقدار اطلاعات که داریم، به ما این نکته را اثبات میکند که حضور فرهنگی امام رضا (ع) در این مناطق تأثیر بسزایی در این کشورها گذاشته است.
گسترش مطالعات فرهنگ رضوی در گرو گسترش مطالعات اسلامی، ایرانی، آسیای میانه، شهری، اجتماعی و فرهنگی و تاریخی است و شرط افزایش کمی و کیفی مطالعات رضوی افزایش توان ما در مطالعات اسلامی و… است و بدون داشتن مقدمات نمیتوانیم آثار خوبی در زمینه فرهنگ رضوی ارائه دهیم.
آثار فرهنگ رضوی در آکادمیهای غربی در پنج عرصه ارائه شده است که برخی از این آثار ریشه در تاریخ دارد؛ مانند آثاری در تاریخ اسلام (مطالعات صدر اسلام) و آثاری درباره شخصیت، شهادت و ولادت امام رضا (ع) و برخی از آنها مطالعاتی در زمینه بنی عباس بوده که امروزه یکی از مطالعات جذاب در دانشگاههای غربی است و انجمنی به نام مطالعات بنی عباس به کوشش چندین استاد آمریکای شمالی و غربی تأسیس شده که دارای مجله اختصاصی به نام ژورنال مطالعات بنی عباس است که سالی دو شماره منتشر میشود و هر شماره دارای مقالاتی است و کنفرانسهایی برگزار میکنند.
برخی دیگر از آثار به تاریخ ایران مربوط میشود و به بررسی ارتباط فرهنگ رضوی به قسمتی از فرهنگ ایران میپردازد و قسمتی از این مطالعات، مطالعات تاریخ آسیای میانه است؛ به سبب اینکه پیش از دوران اخیر، خراسان فرهنگی تعداد زیادی از زوار مشهدمقدس را داشت که هویت آنها درون سیستم آسیای میانه تعریف میشده است؛ بنابراین در مطالعات آسیای میانه متخصصان برجستهای هستند که میتوانند درباره مشهد اظهارنظر کنند.
شناساندن فرهنگ رضوی تابعی از شناختن فرهنگ رضوی و فراهم کردن زمینه برای شناخت آن است. اگر ما به صورت نظاممند به پژوهش در این باره بپردازیم و امکان پژوهش در این حوزه را برای پژوهشگران فراهم کنیم، ابعاد بسیار بیشتری از فرهنگ رضوی برایمان نمایان خواهد شد. اگر بتوانیم غنای این فرهنگ و فرصتهای پژوهشی در این زمینه را به جهان عرضه کنیم، در مدت کوتاهی متوجه خواهیم شد که محصولات پژوهشی و هنری در سراسر جهان تولید خواهد شد.
در این باره هم باید اقداماتی با استانداردهای جهانی با مشخصات اقدامات فرهنگی موفق در جهان انجام داد. بخش مهمی از این اقدامات درون چهارچوبهای ارتباطی جهانی میگنجد. ابزارهای شناخت و شناساندن مقولههای فرهنگی تا حد زیادی مشابه هم هستند. البته ویژگیهای فرهنگ رضوی میتواند مقدمات کمک رسان برای شناساندن هرچه بهتر آن باشد. ما باید هم نوا با تغییرات جهانی و نظامهای آکادمیک بین المللی قدمهای جدی برداریم.
از سوی دیگر، وجود برخی نهادهای فرهنگی قدیمی در اطراف حرم امام رضا (ع) فرصت بسیار مهم برای محقق کردن این اهداف است. امروزه درصد بسیار کمی از غنای فرهنگی موجود در این راه فعالیت میکنند؛ درصورتی که با چشم انداز صحیح و با استفاده از کارشناسان باتجربه میتوان شاهد اقدامات خیلی خوبی در این زمینه باشیم.
بین نهادهای پژوهش ایرانی و بین المللی درباره فرهنگ رضوی هم افزایی، گفتگو و ارتباط برقرار نیست و به ندرت پیش میآید تا به صورت نهادی و روشمند وارد سخن گفتن دو طرفه شوند. پژوهشها در آکادمیهای غربی درباره فرهنگ رضوی، بیشتر به کوشش غیرمسلمانان و غیرایرانیان و غیرشیعیان انجام شده است، اما به تدریج شیعیان و ایرانیان و مسلمانان در حال ورود به این عرصه هستند.
زمینهها و موضوعهای تحقیق در زمینه فرهنگ رضوی که غربیها تولید کردند، هم نوا با اولویتها و نیازهای ما نبوده است و لزوما به آن نیاز نداریم و باید به اولویتها جهت داده شود و قسمت زیادی از جهت دادن حمایت اداری، مالی و شخصیت دادن است. فرهنگ رضوی ابعاد بسیاری دارد که هرکدام میتواند موضوع پژوهش مستقل شود که تاکنون بخش اندکی از این فرهنگ مورد توجه قرار گرفته است.